نياكان نزديك . . .
در صدر
چشماندارهايی چرخان از مناظر شيراز، باغ عفيفآباد را
میبينم. مرا به ياد
عكسی هشتاد و چند ساله از اين خانه يا كاخ زيبا در
صفحهای پربيننده در اين سايت میاندازد.
عجيب است كه
در
عكس جديد نوتر از عكس قديمی به نظر میرسد. تكنيك
سوپرمدرن امروزی البته با دوربينی كه عكاسباشی كلـّهاش را زير
پارﭼﮤ سياه میبـُرد قابل مقايسه نيست، اما پيداست صاحبمنصبها از
اين ساختمان و باغش دلسوزانه مواظبت كردهاند. عفيفآباد به
ارتش تعلق دارد و موزۀ
جنگافزار و ادوات نظامی است.
. . . و نياكان دور
صادق هدايت وقتی میخواست قسم بخورد كه حرفش بیاساس نيست میگفت
”اين را از توی خشتكم در نياوردهام.“ چهار دهه پس از رواج
گستردﮤ متنی كه در ايران ادعا شد ترﺟﻤﮤ جملات روی استواﻧهای مربوط به عهد كورش هخامنشی
است، شايد وقت آن رسيده باشد كه جوانان ايراني ِ اهل نظر
قدری داستان را زير و بالا كنند.
علاقهمندان كندوكاو در متون
بد نيست مندرجات چند منبع (شرح
ويكيپيديا،
شرح موزﮤ بريتانيا،
ترﺟﻤﮤ
انگليسي و ترﺟﻤﮤ
فارسی) را
با خونسردی بخوانند، به مرور ارجاعات آنها بپردازند و برای داوريهای تندوتيز و داد و قال
در عنترنت شتاب نكنند.
شايد برخی تفاسير و حتی مبانی
ترﺟﻤﮤ متن
استوانه از خط ميخی اكدی قابل بحث
باشد، اما ايرانی ِ اهل متن و كتاب نبايد جزو كسانی باشد
كه از آنچه پيرامون اين ميراث فرهنگ بشر در دسترس ديگران قرار دارد بيخبرند
ــــ يا بدتر از آن، ميل داشته باشد بیخبر
بماند.
دست آخر، خوب كه
نگاه كنيم شايد فكر جمعی ِ آدمها از اصل واقعيت كماهميتتر نباشد. بسياری از مضامينی كه
ايرانيهايی، در داخل و خارج، به استواﻧﮤ گـِلی نسبت
دادهاند در متن باقيماندﮤ آن ديده نمیشود. پس سندی برای
برخی ادعاها كه كورش چنين گفت و چنان كرد در دست نيست.
اما سندی تاريخی در اثبات وجود مرشدی به نام عيسی با لقب مسيح دو هزار سال
پيش در شرق مديترانه و مصلوبشدن او به دست روميان هم وجود ندارد.
تكرار و تأكيد و اصرار خلايق ممكن است به جاانداختن هر قصه و
شايعهای كمك
كند.
برخی در برابر شواهد
خلاف عادات فكریشان، به قول شيرازيها، ”احصاب“
ندارند. اگر نگرانی از برآشفتگی
سهمگين آن خوانندهها و ديگر پرستندگان عنعنات نبود كه میگويند
حالا چه وقت اين حرفهاست، سايتبان، فقط بهعنوان خوانندﮤ متن و نه
در مقام باستانشناس و متخصص انواع خط ميخی، بيشتر در اين باره مینوشت.
احتمال شخصیشدن
موضوع و گرد و خاك اتهامها ممكن است رسيدن به اين منظور ساده را دشوار كند: فقط محض اطلاع.
17 تير 89
يادداشتهای 87
يادداشتهای
88
يادداشتهای
89
|