تولید اسرار، افشای اسرار
از جمله پرسشهای بسیاری که ماجرای انتشار ربعمیلیون گزارش
و نامه و بخشنامهٔ دولت آمریکا برانگیخت: آیا اسرار متناسب با حجم
تولیدشان مصرف دارند؟ عرفا میگفتند
”اسرار ازل“،
به معنی یک جمله یا حتی یک کلمه که غایت عصاره، یا عصارهٔ غایت هستی باشد و
از یک نفر به چند محرم راز انتقال یابد. حالا
که خـُفیهنویسان و سیاسیون صبح تا شب هزارها برگه اسرار تولید میکنند
آیا معقول است به این تلّ عظیم اوراق که در اختیار دستکم دو و نیم میلیون
نفر، یعنی تمام کارمندان رسمی یک بوروکراسی بسیار بزرگ، قرار دارد بگوییم
اسرار؟ و تشخیص سرّیبودن مطالب بر پایهٔٔ چه معیاری است؟ هر کارمندی
احساس کند نظرش خیلی مهم است اجازه دارد بالای آن مهر طبقهبندی بزند؟
پاسخهایی احتمالی از آخر به اول: هرگاه حرفی که در گزارش به مافوقها نوشته
میشود متفاوت یا صددرصد مخالف با چیزی باشد که در رسانه اعلام میشود، روی
گزارشی که به گاو صندوق میرود مهر سرّیبودن میزنند. دوم،
تلّ عظیم کاغذ مال قدیم بود: امروزه یک سیدی یا حتی حافظهای به اندازهٔ
یک فندک کوچولو جای کافی برای ضبط یک خروار گزارش دارد. سوم:
دستگاه دولت برای کارابودن نیاز به اطلاعات دارد. اگر
نتیجهٔ آنچه را این یکی مأمور در پی تحقیقش برآمده آن یکی مقام نداند،
ممکن است شماری بزرگ در پی کشف هویت پرتقالفروشی بروند که اسمش صریح و
روشن مدتها پیش جایی در یک گزارش درج شده. |