صفحۀ‌‌‌ اول   كتاب ½ مقاله / گفتگو/ گفتار            فهرست مطالب ½ سرمقاله‌ها


  

كهولت، دارو، چـُرتـناكی
رم فدريكو فلينی‌ را كه دوستی نسخه‌ای از آن به من داده بار ديگر تماشا می‌كنم.  پر از ايجاز و كنايه و اشاره است گرچه پس از چهار دهه فصلهايی شايد به نظر بينندگانی غيرايتاليايي قدری طولانی برسد.

 

درهرحال، فصل نمايش لباس در واتيكان حتماً چنين نيست: برای ابوابجمعی كليسا از راهب و راهبه و كشيش و  اسقف و كاردينال تا پاپ و حتی پروردگار عالم لباس طراحی كرده‌اند.

 

آدمی كه به‌عنوان مانكن در اين خرقۀ سوپرباشكوه آخری نصب شده نَوَد را شيرين دارد.  ميكل آنژ برای تجسم آفريدگار در سقف كليسای سيستين مردی سن‌وسال‌دار اما توپـُر نقاشی كرده  است ـــــ مثل ميانسالی ِ خليل عقاب با محاسن و موی‌ سپيد.  پرسوناژ فيلم فلينی فقط سالخورده نيست، فزناك و پيزری هم هست.

 

سن و سال لزوماً مترادف معرفت و خرد است؟‌ شب پيش از آن وقتی منتظر بودم ببينم فيلم سيخنمايی ِ تلويزيون وطنی قابل تماشا هست يا نه (نبود)، اعضای مجلس خبرگان را نشان می‌داد.  لابد چند دوجينی بودند اما تعداد حاضران را نمی‌شد تشخيص داد.  تلويزيون وطنی چنان وسواس لاپوشانی و نشان‌ندادن و قطع و حذف دارد كه تقريباً در هيچ جا قواعد معرفی بصری ِ محيط رعايت نمی‌شود ـــ حتی در استاديوم فوتبال.

 

از ميان غيرممنوع‌القيافه‌ها دست‌كم دو نفر خواب بودند و  چندين نفر پلكهايشان شديداً سنگين می‌نمود.  تقريباً همه ملول و پكر و دمغ به نظر می‌رسيدند و شايد نگران عاقبت كار خويش در دنيا و آخرت.  قيافه‌های فلينی‌وار و چهرۀ بيرنگ و ورم‌كردۀ اكثر دامت ‌افاضاته‌ها خبر می‌داد چندين نوع دارو برای چربی و غلظت و فشار و قند خون و امراض ديگر مصرف می‌كنند.

 

حداكثر مدت تمركز مفيد آدم سالم چيزی حدود ده دقيقه است.  چه در كلاس درس و سخنرانی و چه در فيلم سينمايی، هر ده‌پانزده دقيقه بايد جوری ‌بيدارباش داد و دنده عوض كرد.  در مملكتی كه حضور شجاعانۀ اين همه زن و مرد جوان و قبراق و زيبا و رعنا و باهوش و امروزی و درس‌خوانده در خيابانهايش دنيا را به حيرت انداخته، اين بندۀ‌خداها كجای كارند؟‌

 

چندی پيش تصاويری در عنترنت گذاشتند از مهمانان خارجی دهۀ ‌فجر يا چيزی در همان مايه: يك مشت سياهی‌لشكر ِ پاكستانی و افغان و عرب در مبلهای سالن كنفرانس سران در تهران به خواب رفته‌اند.  چندان مسن و مستهلك به نظر نمی‌رسند اما بعد از صرف چلوكباب و زرشك‌پلو با مرغ و مخلفات و نوشابه و دوغ، بيدارماندن حين استماع رجزخوانی در باب وحدت مسلمين شايد زيادی ايثارگرانه باشد.

 

كاردينال فيلم فلينی هم به محض نشستن عينك تيره به چشم می‌زند و سرش روی ‌سينه می‌افتد ـــــ شايد يعنی بنا به وظيفه حضور يافته است و ترجيح می‌دهد چـُرتی بزند.

 

و در همان شهر مورد علاقۀ فلينی، در پی افتضاحات سياسي ايتاليا و رويگردان‌شدن جماعت از سياسيون‌ دغل، در دهۀ 1980 يك خواننده و هنرپيشۀ پورنو با رأي خاطرخواه‌هايش به پارلمان رفت.

 

از بانوی بزم‌آرا و آدرنالين‌افزا نقل شد: جوانهايی‌ كه براي تفريح به محلۀ ‌كاباره‌‌ و شبكده‌ می‌آيند شايد خيلی‌ عقل نداشته باشند اما كلـّی انرژي‌ دارند؛ نماينده‌های چـُرت‌آلود ِ به‌اصطلاح مجلس ملی هيچ‌كدام را ندارند.

6 مهر 88

 

يادداشت‌های 87

يادداشت‌های 88

يادداشت‌های 89

 

 

 

 

دعوت از نظر شما

 

 

 

نقل مطالب اين سايت با ذكر ماخذ يا با لينك آزاد است.

 

X