لچكبهسرها
سرعت واكنش بهاندازﺓ پيامش مهم بود:
درك و فكر مشترك، احساس همهگير و قابل انتقال فوری. با
چادر و روسری عكسگرفتن ِ چندين مرد جوان در قبال
”اتهام“
چادرسركردن يكی از همگنانشان چنان سريع و تميز اجرا شد كه بيشتر
به طرح ِ سنجيده میماند تا عكسالعمل ِ فیالبداهه.
تنزل انسان مذكر به
حد فرد
مؤنث، بهعنوان
اهانت و ناسزا، مانند بسياری مفاهيم ديگر، به يونانيان باستان
برمیگردد كه فضيلت و زيبايی را صفاتی مردانه میدانستند.
جدا از اسطوره و افسانه، مشهورترين زن واقعیشان زوﺟﺔ بداخلاق
سقراط بود كه مزاحم معاشرت متفكر
شهير با پسران جوان میشد.
در سينمای لاتی و
نئولاتی ايران هم زنان بيشتر اسبابزحمتاند تا ماﯾﺔ رحمت. و
ظاهراً صحبتهايی هست كه حضور دخترها در محيط دانشگاه و آمدن رعايای
اُِناث به تظاهرات سبب میشود (به مصداق
”چه
مردی بود كز زنی كم بود“)
افراد ذكور پر روتر شوند و بايد فرصت خودنمايی را از هر دو
گرفت.
شعار
”بكوشيد
تا جاﻣﺔ زنان نپوشيد“
به عهد سعدی و لابد پيش از آن
برمیگردد اما اينكه فرد مذكر لباس جنس مخالف پوشيده باشد ادعا شد
در شهريور بيست اتفاق افتاد و سران ارتش چادربهسر گريختند.
هيچگاه شواهدی ارائه نكردند و میتوان پنداشت صرفاً شايعهای بود
به قصد تحقير و تخطئه.
در موردی اخير، سال
60 ادعا كردند رئيس جمهور سابق با لباس زنانه در رفت. آنچه
در فيلمهای خبری ديده شد اونيفرم همافران بود، و بدون سبيل و عينك
هميشگی. اينكه مردی به قصد استتار در فرودگاه
پادگان قلعه مرغی لباس زنانه بپوشد در حكم داريهبهدست و با لباس
حاجی فيروز اذانگفتن بالای مناره يا استريپتيز روی بالكنی مشرف به خيابان است.
كسی كه اين ادعا را سر زبانها انداخت اكنون جزو اسرای
زيرشلواریبهپاست.
حتی اگر دانشجوی
سخنور برای گريختن از چنگ تعقيبكنندگان از پوششی نامتعارف استفاده
كرده باشد دربوقكردنش و دستاويز اهانت قراردادن چادر (”پوشش
برتر“)
خطايی بود عظيم با پيامدهای فكری و
فرهنگی. اشتباه پشت اشتباه و
خطا روی خطا زيرا نمیدانند چه بايدشان كرد.
28 آذر
88
يادداشتهای 87
يادداشتهای
88
يادداشتهای
89
|