خبر مَلـَس برای آریاپرست‌ها و غیره

درست دو سال پس از مناقشه بر سر حرف نخست‌وزیر اسرائیل که جمهوری اسلامی ایران به مردم اجازه نمی‌دهد شلوار جین به پا کنند، ایشان جنجال دیگری راه انداخته است.  این بار با برداشتن یک ملاقه از تاریخ و آب بستن به آن.

 

داستان از این قرار بود که زمان جنگ جهانی دوم فلسطینی‌هایی در مبارزه با استیلای بریتانیا که آن سرزمین را ربع قرن پیشتر از عثمانی گرفته بود و برای جلوگیری از ورود مهاجران یهودی، به آلمان نازی متوسل شدند.  پرسرو صداترین‌شان محمد امین الحسینی، ملقب به حاج، مفتی بیت‌المقدس بود.

 

اکنون بنیامین نتانیاهو می‌گوید این شخص در دیدارش با آدولف هیتلر از او خواست یهودیان را از اروپا بیرون نریزد زیرا سر فلسطینیان خراب می‌شوند؛ توصیه کرد "بسوزانیدشان."

 

از خود اسرائیل تا آلمان و آمریکا و بالکان صدای اعتراض اهل نظر برخاسته است که برنامهٔ "راه حل نهایی" پیش از آن دیدار کم‌ا‌همیت سال 1941 شروع شده بود.  اسناد بایگانی دولت آلمان نشان می‌دهد رهبر حزب نازی به امین ‌الحسینی گفت رایش عجالتاً باید کلک بریتانیا و شوروی را که لانهٔ رشد و پناهگاه یهود است بکند و فعلاً مصلحت نیست برای ایجاد کشوری فلسطینی نیرو بگذارد.  به حاجی گفتند سخن‌‌پراکنی در رادیو برلن را ادامه دهد تا بعد.

 

آن مقدار از خلاصهٔ مذاکرات که پس از ادعای نخست وزیر اسرائیل انتشار یافته حکایت دارد پیشوا با خونسردی و تأمل با مفتی حرف زد و مجذوب نظرات او نشد.  تفسیر بین سطرها می‌تواند این باشد: نیرومندترین آدم جهان سوار بر ماشین جنگی مهیب و بی‌مانندی آن مقدار عقل که در کله دارد دست واعظ فلسطینی نمی‌دهد؛ به شرارتش هم نیازی ندارد چون خودش مرکز شرارت است.

 

هفتادوپنج‌ سال پیش هرچه شد یا نشد، امروز نکته این است: نخست وزیر اسرائیل مستند حرف می‌زند اما یحتمل می‌داند که نتیجه‌گیری‌اش بیخود است: 49 درصد واقعیت برای 51 درصد جار و جنجال. بیش از آنکه تاریخ را تحریف کرده باشد، به گفتهٔ صادق هدایت، از توی خشتکش حرف درآورده.

 

مانند قضیهٔ شلوار جین که چاشنی حرف اصلی‌اش دربارهٔ بمب اتم بود، در این مورد هم برایش علی‌السویه است که حرفش را رد کنند.  ظاهراً خیال هم ندارد پس از بازنشستگی در دپارتمان تاریخ تدریس کند.

 

اما ضربه‌ای جانانه‌ وارد آورده.  همین که دنیا توجه کند و بداند حتی پیش از تشکیل دولت اسرائیل مرد خداجوی مسلمان و مفتی اعظم فلسطین رضای حق تعالی را در قتل عام انگلیسی و کمونیست و یهودی می‌دید برای خراب‌کردن حریفان کنونی کافی است.

 

در خبرها و نظرهای چند روز گذشته اشاره‌ای به این نکته که آلمان نازی به حاجی درجهٔ "آریایی افتخاری" داد ندیده‌ام.  برخی اهل تحقیق که نوشته‌اند این به‌رغم تحقیر "نژاد پست سامی" از سوی نازیها بود شاید توجه ندارند فلسطینی، از نظر قوم‌شناسی، عرب و سامی محسوب نمی‌شود.  عربهای دبش از بالا به ساکنان فلسطین نگاه می‌کنند و آنها را از خودشان نمی‌دانند ـــــ تحقیری که ادوارد سعید، مسیحی فلسطینی، را می‌آزرد.

 

حالا که سر و صدایی راه افتاده، بد نبود نظر آریاپرست‌های خودمان را دربارهٔ اعطای هم‌نژادی افتخاری می‌دانستیم.  نگارنده در جایی دیگر نوشت "اگر واعظ فلسطین را هم بتوان استثنائاً آریایی دانست، پس آن همه سختگیری برای تمایز نژادی یکسره مهمل بود."

 

فرهنگ دهخدا مَلـَس را "ترش و شیرین" معنی می‌کند.  علاوه بر مزهٔ انار مرغوب، یک مثال هم می‌تواند کشف مجدد فردی فلسطینی با گرایش ‌‌آریایی باشد.

 

ترش برای آریاپرستانی که لابد مشکل بتوانند هضم کنند کسی از چنان مکانی به درجهٔ والای آریائیت نائل گردد.

 

شیرین برای آن دسته از اهالی توهّم‌آباد آریایی‌ـاسلامی‌مان که مشتاق قاطی‌شدن نخود ایران در آش شله‌قلمکاری نه‌چندان مطبوعند.

اول آبان 94

 

یادداشت‌های 94

                ٩٣

                ٩٢

                ٩١

                ٩٠

                ٨٩

                ٨٨

                ٨٧

 

 

صفحۀ‌‌ اول   كتاب  مقاله / گفتگو/ گفتار          لوح   فهرست مطالب   سرمقاله‌ها

 

 

دعوت از نظر شما

 

 

 

نقل مطالب اين سايت با ذكر ماخذ يا با لينك آزاد است.

 

X