
ازدحام در غیاب کارت الکترال و کامپیوتر
انتخابات
در ایران طی چهار دههٔ گذشته ازدحاممحوربود: چند صف طولانی در برابر
دوربین تلویزیون وطنی. و به تبلیغات انتخابات (در عبارتی وامگرفته از
”تنور شکم دمبهدم تافتن“) گرمکردن تنور، لابد برای پختوپز نان،
گفتند. ادامه و مکمل مضمون سفرهٔ انقلاب و قیمهٔ نذری.
اینک در پسزمینهٔ اعتراض و طغیانهای خونین خیابانی و نیز مرگ فجیع مشایعان
خاکسپاری در کوچهٔ بنبست، ازدحام معنای منفی دیگری یافته، تصویر کلیشهای
از ازدحام باشکوه تا حد زیادی تیره شده و کشتیبانان را سیاستی دیگر آمده
است.
سیاست جدید هرچه باشد یک انتظار مطلقاً و یک انتظار به احتمال زیاد به تحقق
نخواهد پیوست: احیای روش ثبت برای انتخابات و دریافت کارت الکترال؛ استفاده
از کامپیوتر برای رأیدادن و شمارش آرا.
سیستم ثبتنام برای شرکت در انتخابات از دورهٔ بیستویکم مجلس شورای ملی در
سال ۴۲ برقرار شد و تا پایان کار رژیم سابق برقرار بود. اما از آنجا که
افکار عمومی کل انتخابات را جدی نمیگرفت سیستم کارت الکترال در یاد کمتر
کسی ماند.
آن روش در
همه جای جهان رایج است. در اینترنت نتوانستم کشوری بیابم که کارت الکترال
نداشته باشد.
با آنکه از بهمن ۴۱ زنان دارای حق رأی
شده بودند
نخستین برگهٔ انتخابات
سال ۴۲
همچنان هویت "پسر" فلان را ثبت میکند.
دیرپایی
ِ عادات و افکار.
جمهوری اسلامی از بدو ظهور هیچ گاه کمترین حرفی از ثبت نام نزده است. با
ثبت نام در انتخابات، اسم هر فرد در لیست حوزهٔ محل سکونت او ثبت میشود و
تنها در همان حوزه میتواند رأی دهد. به این ترتیب، توسل به ناوگان اتوبوس
و مینیبوس که جماعت را بین حوزههای یک شهر و حتی شهرهای نزدیک به هم
جابهجا کند عملاً ناممکن میشود.
اگر آن محدودیت برای پرهیز مطلق نظام ولایی از سیستم ثبتنام کافی نیست
پیامد وخیمتری میتواند در راه باشد: ترسیم نقشهٔ جمعیتی و امکان نسبتاً
دقیق محاسبهٔ مجدد نتایج تمام رأیگیریهای پیشین، خصوصاً انتخابات
پرمناقشهٔ 84 و 88. روشنگری در اعداد و ارقام مربوط به جمعیت اگر یک بار
انجام شود تاریخ سیاسی ایران را به دو قسمت قبل و بعد تقسیم میکند و
محوناشدنی است.
بیفزاییم استفاده از کامپیوتر که ابزاری است رایج در همه جای مملکت و کل
جهان. رایانه البته نافی ثبت دستی نیست و میتوان هر دو شیوه را با هم به
کار گرفت. سال 96 گفتند کامپیوترها ممکن است آلوده به بدافزاری باشد که
دشمنان خارجی نظام تعبیه کنند. پس از آنکه اهل فن توضیح دادند کامپیوترهای
داخلی متشکل است از قطعاتی منفصل که در سازمان صنایع وزارت دفاع مونتاژ
میکنند و در همه جا، از جمله نیروهای مسلح و صنعت نفت، به کار میرود،
اظهار نگرانی از وجود جن در آن دستگاههای الکترونیک ادامه نیافت اما اصل
بحث هم به فراموشی سپرده شد.
ورود شبکهٔ کامپیوترها به انتخابات دستکاری گسترده را ناممکن نمیکند اما
به حدی از هوش و مهارت نیاز دارد که بعید است در برگزارکنندگانش یافت شود.
شاید بتوان گفت نمایندگی مجلس شغلی است درجه دو برای افراد درجه سه. از
عجایب بامزهٔ پارلمان اسلامی ایران این است که افرادی پنجشنبه از قشون
استعفا میکنند، جمعه انتخاب میشوند و شنبه در مجلس نشستهاند، گویی از
نیروهای مسلح میتوان استعفا کرد. در مقررات قشون ایران از قدیم تنها
بازنشستگی، مرگ یا اخراج به حکم دادگاه نظامی (اعدام) وجود داشته و حتی
اشاره به ترک لباس جرم است. در مقررات نیروهای مسلح البته اصطلاح ”مأمور
شدن به“ وجود دارد.
در قانون
انتخابات مشروطیت باید بین پایان خدمت در صف و ورود به انتخابات
حداقل پنج سال فاصله میافتاد. همچنین در قوانین افغانستان و
عراق کنونی. در آمریکا فرد نظامی تا هفت سال پس از ترک ارتش
نمیتواند وزیر دفاع شود.
ظریفی اهل کشور همسایه در صفحهٔ فیسبوک نوشت: ”مشکل انتخابات در افغانستان
به زبان ساده این است: هر یک از دو طرف پیشتاز فکر میکند که رقیبش تقلب
خواهد کرد. و این فکر درستی هم هست.“
اما بحث تقلب در انتخابات ایران دیگر موضوعیت ندارد. حداقلی از بهاصطلاح
رقابت هم در کار نیست و با ازدحام شکوهمند یا بدون آن، عدد همیشگی رأیدادن
درصد واجدان شرایط را در تبلیغات رسمی بار دیگر به خورد جماعت میدهند.
15بهمن 98
فهرست مشاهدات
|