طنابها برای گردنها
دههٔ ٦٠ یک بریتانیایی که به
اتهام جاسوسی در تهران گرفتار شده بود وقتی به ده سال زندان و اعدام محکوم
شد پرسید کدام حکم اول اجرا میشود. گفتند ده سال زندان.
صمیمانه درخواست کرد این ترتیب را به هم نزنند.
در واقع نهایتاً روشن شد برای مبادله با یک ایرانی که به قصد ترکاندن در
تجمع هموطنانش در هاید پارک لندن بمب حمل میکرد به اسارت نیروهای اسلام
درآمده است.
در کتاب
خاطراتش نوشت ادعانامه علیه او چیزی نبود جز خبر پر از تحریف و تفسیر و
افزوده و حاﺷﻴﺔ نمایش تلویزیونی در روزنامههای جمهوری اسلامی و کیهان.
و باز: نوبت به دفاع او از خودش که رسید متوجه شد رئیس دادگاه روزنامه
میخوانـَد، و اندکی بعد دید با رضایت به نمایندﮤ مدعیالعموم لبخند
میزند.
حالا میخوانیم شخصی که سحرگاه دیروز بدون شواهد کافی و با عجله به دار
آویخته شد به ده
سال زندان هم محکوم شده بود. اگر جاسوس اینگیلیس بود
ترتیبات قانونی اجرای احکام را رعایت میکردند و به زندگی ادامه میداد.
حالیا در کشور همسایهٔ ما، آمریکا به وحوش غارهای توره بوره پیشنهاد
میکند درآمدی که انتظار دارند از حکومت بر افغانستان کاسب شوند خشکه
بگیرند و از بمبگذاشتن در کوچه و خیابان دست بردارند.
استیکبار جهانی دنبال رئالپولیتیک است و ظاهراً غافل از نکتهای بسیار
مهم. مقدار ریش و پوشش و غیره در درجهٔ دوم اهمیت است پس از یک حق
مطلق الهی: کشتن افراد بنا به عـِلم حاکم شرع ــــ یعنی مصلحت نظام.
در کشتن لذتی است که حتی در دالـَر نیست.
۲٣
شهریور ۹۹
فهرست مشاهدات
|