مىتوان راديوـتلويزيونى درست كرد كه دفاع از سياستهايى خاص و القاى
عقيده در دستور كارش نباشد؟
ـــ اصرار بر عقيدتى كردن راديوتلويزيون در درون اين رسانهها هم مشكل ايجاد
مىكند، زيرا تنوع نظرها را در فرايند توليد كاهش مىدهد و از آفرينش افكار
تازه جلوگيرى مىكند. بهبود جدّىِ كيفيت حتى در توليد فرآوردههاى ماشينى
هم مستلزم تحقيق و آزمايشهايى تازه است با كمك هرچه گستردهتر كسانى كه در
توليد شركت دارند. در توليد فرآوردههاى فكرى، كه توليدكننده و فرآورده
غالباً از هم جدايىناپذيرند، اين ضرورت اهميتى حياتى پيدا مىكند.
در مورد توانايىهاى حرفهاى در راديوتلويزيون، گرچه در برخى جنبههاى فنّى
مانند ضبط صدا و تصوير سطح نسبتاً بالايى از مهارت را مىشود ديد، در
انتخاب موضوع، پرورش و عرضه آن هنوز جاى بهبود بسيار است.
فيلمها و ساير برنامههاى نمايشى با مشكل كمبود نويسنده، كارگردان و بازيگر
ماهر روبهرو هستند. برخى از برنامهسازان مىگويند امكانات كافى ندارند.
برخى مىگويند بهعلت غلبه روابط بر ضوابط نمىتوانند كار كنند. بعضى
مىگويند بهخاطر عقايدشان امكان فعاليت ندارند.
به تأثيرهاى مثبت راديوـتلويزيون بر مطبوعات در نتيجه رقابت
اشاره كرديد. از تأثيرهاى منفى هم مىتوان حرف زد؟
ـــ در زمينه خبر، چه در نوشتن متن و چه در توليد گزارش و برنامه، نارساييهايى
ديده مىشود. برخى گزارشها به شكل بخشنامههاى ادارى نوشته مىشود و بعد
گويندهاى بسيار خوشصدا آن را بهصورت يك سخنرانى بيروح تحويل بيننده
مىدهد. دهها ثانيه از تصوير يك فرد در اخبار پخش مىشود، اما صداى او به
گوش نمىرسد؛ يا هم صداى او پخش مىشود و هم صداى گوينده.
|
در جهان
كمنظير است كه هزينه پنج شبكه تلويزيونى و شش شبكه راديويى از بودجه
كشور تأمين شود.
|
|
|
|
|
|
برخى از اين نارسايي ها، بهويژه در نگارش، بر مطبوعات هم
اثر مىگذارند. مثلاً، در مقدمه برخى گزارشهاى راديوـ
تلويزيون، مجرى مىگويد: ''اين گزارش را با هم مىشنويم/مىبينيم."
اگر گزارش زنده باشد، اين عبارت نادرست نيست، اما بيجاست، چون روشن است كه
مجرى و شنونده و بيننده در يك زمان از مطلب باخبر خواهند شد.
اما در مطبوعات هم تازگيها مىنويسند: ''اين گزارش را با هم
مىخوانيم"، بىتوجه به اينكه، اولاً، فرض بر اين است كه حداقل سردبير قبل
از خوانندگان گزارش را خوانده است، وگرنه قاعدتاً چاپ نمىشود. دوم، ''با
هم خواندن" يك مطلب تنها در صورتى ممكن است كه سردبير و خوانندگان با هم
قرار گذاشته باشند در لحظهاى خاص روزنامه يا مجله را بهدست بگيرند و شروع
به خواندن كنند.
با وجود اين، بايد توجه داشت كه در همين شرايط هم در كيفيت برنامهها تحولى
پيدا شده. در بعضى برنامههاى نمايشى توانايى نويسندگى، كارگردانى، بازيگرى
و صحنهآرايى تحسينانگيز است. در برنامههاى خبرى هم از صدا و تصوير، از
جمله از گزارشهاى خبرنگاران و مصاحبهها، بسيار بيشتر استفاده مىشود.
اما با توجه به سرعت تحوّل رسانهها و گسترش دسترسى به منابع گوناگون
اطلاعات به زبانهاى مختلف، بهنظر مىرسد راديوتلويزيون ايران براى حفظ
توجه مخاطبان خود بهكوششى بزرگ براى بهبود كيفيت نياز داشته باشد. امكانات
بالقوه براى چنين تحولى چشمگيرند، از جمله: تأمين مالىِ پنج شبكه تلويزيونى
و شش شبكه راديويى از بودجه كشور، كه در جهان كمنظير است؛ وجود صدها
برنامهساز با تجربه و هزارها جوان بااستعداد در داخل و خارج دستگاه راديو
تلويزيون، و گنجينهاى از موضوعهاى هنرى، اجتماعى، تاريخى، سياسى و اقتصادى
كه يا تاكنون در اين رسانهها مطرح نشدهاند، يا مىتوانند با جذابيّت
بيشترى عرضه شوند.
از راه آشنايى ِ بيشتر با طرز كار با راديو و تلويزيون، پذيرفتن ويژگيهاى
رسانههاى الكترونيك، و آزاد گذاشتن برنامهسازان براى تجربه، آموزش و
خلاقيت، ايران در اين عرصه هم مىتواند به همان موفقيتهايى پيدا كند كه در
سينما به آنها رسيده است.
٭
حسین شهیدی در دانشگاه آمریکائی بیروت در رشته ارتباطات درس میدهد؛. بیش از
بیست سال در بی بی سی و مطبوعات ایران خبرنگار و مدرس خبرنگاری بوده؛ در
چندین کشور آسیائی و عربی برای خبرنگاران حرفه ای دوره آموزشی برگزار کرده؛
و در افغانستان، از طرف سازمان ملل متحد، مسئولیت کمک به تشکل و آموزش زنان
خبرنگار را بر عهده داشته است.
در دانشگاه آمریکائی بیروت مهندسی برق و الکترونیک و در دانشگاه لندن
اقتصاد خوانده، و از دانشگاه آکسفورد، با نوشتن پایان نامه ای در بارة رشد
روزنامه نگاری حرفه ای در ایران پس از انقلاب، درجه دکتری گرفته است.
hshahidi@aub.edu.lb
اين گفتگو در آذر1377
در تهران انجام شد.
* شمارة چهارم، فروردين 1378
بخش فارسى راديو بىبىسى (
1332-1319) و جنبش ملىشدن نفت ايران