صفحۀ‌‌ اول   كتاب½ مقاله / گفتگو/ گفتار         فهرست مطالب½ سرمقاله‌ها


بازگشت به فهرست یادداشت‌هاى  سفر

 

انبوه يا نفيس

 

بی‌آنكه بتوان به دستگاه یا فردی خاص امتیاز داد، ایرانیان در كاری سرآمد و بلكه بی‌رقیب شده‌اند: بافتن فرش بسیار بزرگ، گاه چند هزار متر مربع.  علاوه بر نفاست جنس و چشمگیربودن طرح و رنگ، وزن مخصوص فرشی با این ابعاد باید زیاد باشد تا صاف و محكم به زمین بچسبد، وگرنه چینهایی خطرآفرین می‌خورد كه پا به آنها گیر می‌كند و صاف‌كردن‌شان تقریباً ناممكن است.

 

تأمین رنگهای درخشان و نفاست جنس در فرش ماشینی دشوار نیست اما وزن مخصوص بالا فقط با كار دست و محكم‌كوبیدن گره‌ها و رج‌ها حاصل می‌شود.  دهها بافندۀ ماهر باید همزمان روی چنین فرشی كار كنند تا در یكی دو سال به نتیجه برسد.  نوعی اركستر بصری ِ بزرگ با كارگرانی كه مهارت را از كودكی آموخته‌اند، و سركارگرانی كه یقین دارند نتیجه دقیقاً همانی است كه كارفرما می‌خواهد و برای آن دستمزد هنگفت می‌پردازد.

 

می‌توان با اطمینان گفت دوام چنین فرشی نه تنها از عمر سفارش‌دهنده و بافنده‌ها‌، بلكه حتی از عمر ساختمانی كه فرش شگفت‌انگیز را در آن پهن می‌كنند بیشتر است و قرنها در شمار عتیقه‌های نادر خواهد بود.  اما چنین سفارشهایی برای اماكن مجلل و كاخهایی است كه فرش كف تالار آنها را همزمان با ساختن بنا می‌بافند، با جرثقیل در كشتی می‌گذارند و از كارگاه به مقصد می‌برند.  نه برای خانۀ‌ شهروند عادی است و نه قابل نگهداری در انبار فروشگاه.

 

مسافران عادی حین گشت‌وگذار در فروشگاهها دنبال كالاهایی می‌گردند چشمگیر اما در حد توان مالی محدود خویش.  برخلاف فرشهای مجلل عظیم، چنین كالاهایی در كارخانه‌های سراسر جهان تولید می‌شود.  سوغات نفیس هم البته به مسافران عرضه می‌كنند اما كاردستی ِ نفیس گرانبهاتر از آن است كه در استطاعت همه باشد.

 

از این رو، فروشگاههای به‌اصطلاح صنايع دستی ِ محله‌های توریستی اصفهان پر از خرت‌وپرت‌های ساخت كارخانه‌های شرق آسیاست.  سالها پیش، خاتم ساخت اصفهان نمونۀ مشهورتر شیراز را از میدان به در كرد زیرا ارزان‌تر تمام می‌شود.  با بسته‌شدن خاتم‌سازی‌های قدیمی شیراز، استادكارهای آن شهر شاگرد و وارث نیافتند زیرا مشوق اقتصادی وجود نداشت.  تعجبی ندارد كه روزی در فروشگاههای اصفهان هم خاتم،‌ یا شبه‌خاتم، ساخت هند و پاكستان و البته چین عرضه شود.

 

امتیاز بافتن فرشهای بسیار بزرگ از بخت خوش نصیب ایرانیها شده است و شاید در آینده رقیبانی در دنیا این كار را ارزان‌تر انجام دهند.  كسانی كه در ایران چنین سفارشهایی می‌گیرند لابد تمام سعی خویش را به كار می‌برند تا سرآمد بمانند.  اما نه امتیاز سرآمد شدن در این زمینه را می‌توان به كسی داد و نه برای عقب‌ماندن در رقابتی جهانی مشخصاً كسی را سرزنش كرد ـــــ جز از این بابت كه سفارش‌گیرندگان درستكار نبوده‌اند، میل و سلیقۀ مشتری را رعایت نكرده‌اند، نخ پلاستیك و رنگ مصنوعی را به جای ابریشم طبیعی جا زده‌اند و از این قبیل ایرادها.

 

 

 

  

صدوپنجاه سال پیش پدران ما می‌نالیدند كه پارچۀ انگلیسی پارچۀ داخلی را از میدان به در كرده است.  امروز خود بافندۀ انگلیسی هم كه زمانی بازار جهان را در اختیار داشت حتی بازار داخلی كشورش را به واردات واگذاشته است.  اما در بریتانیا بسیاری ناراضی نیستند كه به جای گرداندن كارخانۀ پردردسر نساجی، بهترین پارچه را وارد كنند.

 

مهم سهم هر ملت از اقتصاد جهانی و افزايش قدرت خرید در تبادل كالا و خدمات است.  كارخانۀ فراملی عروسك باربی كه سالانه ده میلیارد دلار فروش دارد معقول‌‌تر می‌بیند عروسكهایش را در جاهایی از دنیا بسازد كه ارزان‌تر تمام شود.  در كشورهای صنعتی، كسانی عليه سیاست خروج كارخانه‌ها برای ارزان تولید‌كردن، دست به اعتراض‌های پرسروصدا می‌زنند.  اما مشكل بتوان به كسی ایراد گرفت چرا گاوش را به گاوداری می‌فروشد و ماست را از بقالی می‌خرد.

 

صنایع دستی ایران هم بازار را به كالای تولید انبوه خارجی می‌بازد.  جهانگرد البته میل دارد نمونۀ درك و سلیقه و هنر مردمی را كه از كشورشان ديدن می‌كند با خود به خانه ببرد، نه محصولاتی كه سر كوچۀ خودش هم پیدا می‌شود.  اما مشكل چندجانبه است.

 

كار دستی نفیس در ایران بسیار گران تمام می شود.  صنایع دستی داخلی برای خود مردم ایران صرفۀ اقتصادی ندارد و این اقلام خام و كم‌دوام و تقلیدی و تكراری به عنوان وسایل روزانه قابل استفاده نیست.  بسیاری جهانگردان سوغاتهای كوچك و كم‌وزن می‌خواهند و مثلاً سینی مسی قلمكار برای همه جذابیت ندارد.  احتمال دارد فیروزه‌ای هم كه در ایران می‌خرند در واقع تكه‌ای مادۀ مصنوعی كار شرق آسیا باشد.

 

اساساً شمار جهانگردان خارجی چنان بزرگ نیست كه برای صنایع دستی ایران انگیزه ایجاد كند.  جای تعجب و سپاس دارد كه همین تعداد جهانگرد خارجی هم به ایران می‌آید.  اگر شماری قابل توجه سياحتگر به ایران سرازیر می‌شد شاید وضع فرق می‌كرد.  اما بسیاری چیزها باید فرق كند تا این فرق ایجاد شود.

 

فصلنامۀ ‌ سفر، شمارۀ سيزدهم، دی ماه 1386

 

بازگشت به فهرست یادداشت‌هاى  سفر

 

 

 

editor@lawhmag.com

 mGhaed@lawhmag.com  

نقل مطالب این سایت با ذكر ماخذ یا با لینك آزاد است.

X