طرحى نو هم كه امام راحل مؤلف آن شناخته شد
كلا ادامهٔ سنت تاريخى اين صحارى است: حكومت يك پدر و يك پسر، سپس يورش
مهاجمانى از بيابان، و حركت از نو. ”انفجار نور“ را، در بيان
فيزيكدانان، مىتوان انبساط برقآسا گرفت، و ادامهٔ انبساط سبب فروپاشى از
درون مىگردد.
به بیان دیگر، نسبت نفرات طبقهٔ جدید به کل جمعیت برای ادارهٔ مؤثر این
کشور در جهان امروز کفایت نمیکند و در جامعه ایجاد
خلأ کرده است.
برخورداران طبقهٔ جديد بهمرور
اهلی میشوند و به همرنگی با تمدن شهرى عادت
مىكنند. پس برای حفظ وضع موجود باید مدام از در و دهات و حاشیهٔ
شهرها نیروی صفرکیلومتر وارد میدان کرد. و بخش بازاریـ حوزوى طبقهٔ
جديد با قدعلمكردن ِ نيرويى روبهرو میگردد كه پیشتر براى حفظ ثروت
بادآورده و قدرت خويش بدان نياز داشت.
به این ترتیب، به
احتمال زیاد
انقلابهاى پنجم و ششم و هفتم از پى خواهد آمد
با این هدف مقدس که انقلاب را به مسیر صحیح
اولیهاش برگردانند ــــ یعنی پارو و پول،
و هرکسی پنجروزه نوبت اوست.
تاريخ عيناً تكرار نمىشود و تفاوتهايى البته خواهد بود. در
شرايط جهان معاصر، سيل ثروتهاى عظيم كه طى سى سال گذشته در ايران نصيب
طبقهٔ جديد شده
است منطقاً بايد به اقيانوس ثروتهاى جهانى بپيوندد، در همان حال
كه طبقهٔ جديد بازگذاشتن راه مراودهٔ جامعه با جهان را به صلاح خويش
نمىداند. ناچار در برابر رشد جامعه سد مىبندد اما مىكوشد با
زيرآبىرفتن از تنگنايى كه براى بقيهٔ مردم درست كرده است برهد.
رژيم اسلامى حضورش را، از جمله، با آتشزدن
شعبهٔ بانكها و درخواست الغاى
ربا اعلام كرد و براى آدمهايش سوزاندن بانك
همچنان عادى به نظر مىرسد. امروز مجموعهاى است از بانكها و انواع
صندوقهاى پولى و مالى: صرّافيهاى اسلامى به منظور پولشويى و ذخيرهكردن
توشهاى اگر نه براى آخرت، که دستكم براى روز مبادا در خارج.
برکهای منزوى از جهان سرمايهدارى، در جامعهاى كه اقليت كوچك حكومتكننده
را اكثريت بزرگ حكومتشونده در ميان گرفته است. جزيرهاى در جزيره.
بانكآباد اسلامى در نيرنگستان آريايى. پاچهورمالیدههایی خداجو با
بیرق یعقوب لیث و رابین هود.
|