با این همه، بعضی ناظران غربی
كه مدتی در ایران اقامت كردهاند متوجه میل شدید افراد به نوشیدن الكل
شدهاند.
به نظر ويلهلم ليتن كه در
سالهای 4-1293 كنسول آلمان در تبريز بود و با درگرفتن جنگ جهانی اول مدتی
در اين حوالی گير افتاد، ايرانيها عرق میخورند تا بيهوش شوند و آدمهای
محترمْ اين كار پرخطر را پس از سنگرگرفتن در رختخواب انجام میدهند:
از عرق در ايران برخلاف آلمان
كه بهندرت و برای تفنن خورده میشود، صرفاً برای مستشدن
استفاده میشود. به اين دليل يك فرد متشخص عرق را مثل دوا در اتاق
خواب و بستر میخورد تا در مقابل هر حادثۀ احتمالی تأمين داشته باشد.
شايد ناظر آلمانی زيرشلواری پوشيدن ايرانيان حتی در برابر مهمانان،
تكيهدادن به مخدّه و متكا و يلهشدن و وارفتن در خلسۀ عرفانی را معادل
اتاق خواب و بستر در فرهنگ ملت خويش گرفته
باشد.
هموطن ليتن، فریدریش رُوزِن كه در دهۀ 1890 كاردار سفارت آلمان در تهران بود
به شيوع مسكرات در ميان ايرانيان مسلمان فلسفیتر برخورد میكند:
كلاً، ایرانیان مردمانی بودند بغایت گریزان از مستی.
بیشتر آنها در سراسر عمر لب به شراب نمیزنند. ایران از هر نظر كشوری است
’خشك‘. اما یك ایرانی زمانی كه مینوشد، معمولاً این كار را بدان نیت
میكند كه یكسره مست شود. بنا به استدلال او، آدم وقتی مرتكب گناه شده است
چه بهتر كه حداكثر استفاده را از آن ببرد. . . . بیشتر شعرای ایران شراب
را میستایند و لذت سرخوشی را تحسین میكنند. اما این شعرها راه را بر
تفسیری عارفانه از آنها میگشاید كه آن اعمال را بی زیان جلوه میدهد.
3
بهنظر روزن، ولع ِ نوشیدن می
تا حدی نتیجۀ تحسین بی قید و شرط شراب در شعر فارسی است. شعرای ایران، حتی
آنها كه شخصاً هرگز نمینوشیدند، مستی را تجربهای وجودی قلمداد میكنند كه
طی آن انسان از كسالت و پستی ِ زندگی روزمره خلاص میشود. دستیابی به
تعالی، باشگاهی است منحصراً مردانه كه زنان راهی به آن ندارند. گرچه در
ادبیات قدمایی ایران مواردی نادر از پيشدرآمد آزادی زنان دیده میشود و
زنی نسبت به یك مرد اظهار تمایل جسمانی میكند، و بهرغم این استعاره كه
انگور دختر تاك است، آنان هرگز پا در حیطۀ ممنوعۀ نوشیدن نمی گذارند.
دگرگونی الگوهای فرهنگی و
وارونهشدن فعالیتهای داخل و خارج خانه ظاهراً بر این ممنوعیت هم اثر
گذاشته است. محدودشدن رفتارهای خلاف شریعت به چهاردیواری خانه سبب برابری
در نوشیدن الكل در قشری هرچند نازك از غربگرایان شده است و اگر بسیاری زنان
از این ’امتیاز‘ استفاده نمیكنند بیشتر از روی نگرانی نسبت به عواقب
پیشبینینشدنی مستی است تا نهی دینی. در مقابل، سیگاركشیدن ظاهراً رو به
كاهش است. همراه با تغییر تلقی جهانی نسبت به سیگار، عصر اتاقهای پر از
دود و روزگار فمینیستی ِ دهههای 1960و 70 كه سیگاركشیدن نشانۀ آزاداندیشی
ِ روشنفكرانه بود سپری شده است.
یكی دیگر از موارد تغییر در
تلقی جنسیتی را میتوان در ادبیات جدید ایران دید. در دهههای 1960 و 70،
منتقدان ادبی سختگیر شاعرها و رماننویسهای رمانتیك آن زمان را به عنوان
تولیدكنندۀ مطالب اشكانگیز برای دخترمدرسهایها تخطئه میكردند. امروز،
به بركت میلیونها زن جوان درسخوانده و قدرت خرید آنها، به كاربردن چنین
برچسبی در حكم واردكردن ضربهای جبرانناپذیر به حیثیت فرهنگی خویش است.
رمانها و دفترهای شعر زنان اغلب
در بالای فهرست پرفروشها قرار دارد و برندۀ جوایز مهمی میشوند، و زنانی
در مقام ویراستار مجله یا مدیر بنگاه انتشاراتی بسیار فعالند، هرچند كه
شمار آنها نسبت به مردان همحرفه هنوز كوچك است.
در حالی كه سهم دختران در میان پذیرفتهشدگان ورودی دانشگاهها از 60 درصد
گذشته است، ناظرانی دربارۀ فرصتهای همسریابی میلیونها دختر دانشگاهرفته
كه ممكن است شمار چنین مردانی را ناكافی بیابند پرسشهایی مطرح میكنند.
این نگرانی حتی به پیشنهادی از سوی برخی مقامهای آموزش عالی انجامید تا با
رعایت نوعی گزینۀ ترجیحی منفی میان شمار دختران و پسرانی كه در دانشگاه
پذیرفته میشوند تعادل ایجاد شود. در برابر هشدارها كه چنین كاری در حكم
مداخلۀ نالازم و تبعیضآمیز در روندی طبیعی است، از این فكر دست برداشتند.4
دستاورد مهم دیگر برای زنان نه از سوی درسخواندههای طبقۀ متوسط، بلكه به
بركت فشار شدید از كف جامعه به دست آمد. بيوۀ مردانی كه در جنگ سالهای
1980 تا 1988 با عراق كشته شدند دریافتند نه تنها مستمری آنها نصیب والدین
مرد فقید میشود، بلكه اینان حق دارند بچهها را از مادرانشان بگیرند زیرا
احكام اسلامی در تمام موارد حق حضانت را به مرد و به پدر و مادر یا برادر
او میدهد. زنان نمایندۀ مجلس شورای اسلامی و مادران معترض پس از مذاكرات
بسيار توانستند قوۀ قضائیه را قانع كنند واگذاری خودبهخود ِ حق حضانت نه
منصفانه است و نه عملی. اكنون در رسیدگی به پروندههای طلاق، دادگاه تصمیم
میگیرد كدام طرف برای واگذاری حق حضانت صالحتر است. |