●
هَجمه
ساختمانی كه
سفارت ايران در لندن خيال دارد در زمين تقريباً مجاورش كه از دههها پيش
مالك آن بوده بسازد اسباب حرف و حديث شده است. مالكان بناهای اطراف به
وليعهد بريتانيا
نامه نوشتهاند كه دخالت كند و نگذارد.
حرف اهل محل و
ايراد هنرشناسان و معمارها اين است كه اين طرح ِ ظاهراً مدرن ِ
”كريه
و زشت و چشمآزار
هماهنگی ساختمانهای اطراف را به هم میريزد
“ و ”در
شأن محيطی جاافتاده و با دقت نگهداریشده نيست.
“
چنين
طرحهايي را بايد به مساﺑﻘﮤ بينالمللي يا داخلی با داوران معتبر ايرانی و
خارجی گذاشت. طرحی كه بيرون آمده انگار طبق سليقه و به سفارش يكی از همين
بنيادها در خود ايران تهيه شده باشد: جلف و پرزرق و برق و خر در چمن.
لندنيان نظر دادهاند
”اين
طرز معماری برای جلب توجه است.
“
اما سالهاست اسم ايران در ﺻﻔﺤﮤ اول
روزنامهها و سرخط خبرهای تلويزيونها جا خوش كرده. توجه از اين بيشتر؟
حال كه
مدام از غدر استيكبار جهانی خصوصاً استعمار بهاصطلاح پير
اينگيليس مینالند و
كسانی هوار میكشند رابطه با آن دولت محدود شود، محل آبرومند فعلی
سفارت ايران چه كم و كسری دارد و چه
نيازی به ساختمان جديد؟ و در شرايطی كه سفارت بريتانيا در تهران امور
كنسولی را به دوبی منتقل كرده، ساختمان جديد قرار است نماد توﺳﻌﮤ روابط
باشد يا مكانی برای سيخفروكردن در چشم و گوش مردم؟
در حالی كه
عربها و پاكستانيها با تقاضای مرگ و گردنزدن و نمازخواندن وسط خيابانهای
آن شهر به اندازﮤ كافی اسباب وحشت و انزجار میشوند، چنين طرح
بهاحتمالقريببهيقين بیﻧﺘﻴﺠهای
يعنی تهاجم فرهنگی، يا
همان ﻫﺠﻤﮤ خودمان، از نوع كريه و سخيف.
13 مرداد 89
يادداشتهای 87
يادداشتهای
88
يادداشتهای
89
|