صفحۀ‌‌‌ اول   كتاب  مقاله/ گفتگو/ گفتار            فهرست مطالب  سرمقاله‌ها


 

”پاکت“ به‌عنوان فرقان حق و باطل

جنگ نفتکشها، جنگ امواج، جنگ سایبری، جنگ ارزها، و حالا جنگ ِ ـــــ به بیان ادارهٔ پست ـــــ "پاکات" (جمع مکسّر عربی از کلمه‌ای اروپایی، به سیاق "صنادیق").

 

در یارگیری و تنازع دیگری برای پائین‌کشیدن حریفان و بیرون‌ریختن رقیبان، این روزها به وفور "پاکت" تخس می‌کنند.  و لابد افراد حسب ضخامت پاکات تصمیم می‌گیرند حق با چه طرفی است.

 

مرداد 59 همراه محققی ایتالیایی با اشخاصی از جمله چند مرجع تقلید در قم دیدار کردیم.  برخورد یکی از آنها بیضه‌انگارانه بود: ما را به پسر ناواردش سپرد تا به سؤالهای من و بلغور کردن مرد فرنگی جواب بدهد و خودش، ‌محکم دسته‌ای اسکناس در دست، طرف دیگر اتاق سرگرم چک‌وچانه‌زدن با بابایی شد که ظاهراً داشت مغازه‌ای، انباری، چیزی از آیت‌الله اجاره می‌کرد.

 

وقتی بیرون آمدیم، مرد کافر که چیزی از برنامهٔ اسلام برای ادارهٔ‌ جهان دستگیرش نشده بود و هنوز باور نمی‌کرد اوضاع در این سطح باشد پرسید چرا آیت‌الله دستهٔ‌ اسکناسهای چرک را نه یک لحظه زمین می‌گذاشت و نه به پسرش می‌داد بشمرد و دست آخر خودش یک امضا پای قرارداد بگذارد؟  گفتم ایشان پسرش را می‌شناسد و می‌داند هر پولی به دستش دادی کلاغ پر.

 

در خانهٔ کاظم شریعتمداری اوضاع محترمانه‌تر بود.  هم مهربان و هم هوشمند و زیرک و وارد به جریانهای سیاسی به‌نظر می‌رسید و حرف برای گفتن داشت.  اسکناسی ندیدیم و مشترکینْ کاغذی را که مدیر دفتر آیت‌الله، که دامادش هم هست، به دستشان داده بود نزد او می‌آوردند مـُهر کند.

 

در خانهٔ یک دامت افاضاتهٔ دیگر بیش از هر چیز دود سیگار بود و معممّانی فربه که می‌گفتند تازگی از عراق اخراج شده‌اند.  مسافر فرنگی بعداً گفت مثل اینکه در عراق مردان خدا زیاد به فکر عذاب آخرت نیستند که این‌قدر اضافه وزن دارند.  گفتم شما با آن کاردینال‌هایتان بهتر است مسابقهٔ زیبایی اندام راه نیندازید.  جای فلینی خالی تا به بازیگرش بگوید شیشکی ببندد.  

 

آه، رایحهٔ خوش دلار.  این سالها زیاد حرف از چمدان پول می‌شنویم.  بسیار بعید است جواسیس استیک‌بار جهانی سامسونت پر از اسکناس دستشان بگیرند در فرودگاهها راه بیفتند.  احتیاجی به این کار ندارند.  اما از چندین سال پیش جمهوری اسلامی که از خدمات بانکهای بین‌المللی محروم شده، برای پرداخت حقوق کارکنان سفارتخانه‌هایش پول نقد می‌فرستد.  تازگی حساب بانکی نمایندگی این کشور در سازمان ملل را هم که قاعدتاً قرار است از هفت دولت آزاد باشد بسته‌اند.  شاید طولی نکشد که مأموری ایرانی را با گذرنامهٔ دیپلماتیک و دسته‌های دلار در فرودگاه نیویورک بگیرند ــــ و لابد در کیسهٔ ‌پلاستیک سیاه بازیافتی، مثل آنچه گفته می‌شود در فرودگاه تهران به مقامهای افغانی سرراهی داده‌اند.

 

در اسناد 28 مرداد که یک دهه پیش در آمریکا انتشار یافت حرف از ده هزار دلار برای یک آیت‌الله تهران بود تا چوب لای چرخ مصدق بگذارد.  با این حساب، پاکات امروزی برای مدّاحها و پامنبری‌ها، در سنجش با نرخ ثابت طلا طی شصت سال، هنگفت به نظر نمی‌رسد، هرچند گشاده‌دستی نفرجمع‌کن‌های داخلی کم از سخاوت استیک‌بار جهانی نیست.

28 دی 89

 

 

يادداشت‌های 87

يادداشت‌های 88

يادداشت‌های 89 

 

 

 

 

دعوت از نظر شما

 

 

 

نقل مطالب اين سايت با ذكر ماخذ يا با لينك آزاد است.

 

X