جهان‌وطنی

اوایل سال 58 مطبوعات آمریکا نوشتند یکی از اعضای دولت موقت ایران تابعیت دوگانهٔ ایرانی‌ــ آمریکایی دارد.  طی چند دهه انواع اتهامهای ممکن و ناممکن و محتمل و بعید به نهضت آزادی وارد کرده‌اند اما این یکی در فهرست جرایم نیامد.

 

درک برخی نکات بدیهی که حتی زمانی دراز پیش چشم آدم بوده گاه نیاز به موقعیتی دارد که کلیـّت تصویر به اجزا معنی بخشد.  حالا می‌فهمیم آن خطاپوشی ِ بزرگوارانهٔ غیرعادی از چه رو بود.

 

اواخر همان سال بر سر ایرانی و الاصل‌بودن یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری که در افغانستان به دنیا آمد و در کودکی در مشهد برایش شناسنامهٔ ایرانی گرفتند جنجال به پا شد و آن فرد کنار کشید.

 

طی این سالها شماری فزاینده از شهروندان ایران اجازهٔ‌ اقامت دائم و/یا گذرنامهٔ کشورهای دیگر هم گرفته‌اند و تابعیت دوگانه به امری پیش‌پاافتاده در حد گواهینامهٔ رانندگی ممالک دیگر تبدیل شده است.  از آن سو، قانون اساسی برای پست رهبر و/یا اعضای شورای رهبری شرط ایرانی و ایرانی‌الاصل ‌بودن نگذاشته، تلویحاً یعنی اهل حوزه و منبر به مکانی خاص تعلق ندارند.

 

رندان حق‌پرست همیشه حواسشان جمع است.  چند سال پیش حاسدان گفتند نوهٔ داﻣـّﺔ‌افاضاته‌ای که رئیس یک امپراتوری غول‌آسای مالی است در آمریکا به دنیا آورده شده تا راحت برایش شناسنامهٔ آن کشور بگیرند.

 

اگر حرفی از تابعیت دوگانه به میان بیاید هنگامی است که قرار باشد کسی به زندان بیفتد و کیفر ببیند، در این جهت که حمایت کشور متبوع غربی به رسمیت شناخته نمی‌شود.

 

اما در دادگاه بین‌المللی رسیدگی به دعاوی علیه دولت ایران پس از ماجرای گروگانگیری در سفارت آمریکا، جمهوری اسلامی ناچار شد به شکایت اتباع سابق و لاحِق کشور پاسخ بدهد و ایرانی‌تبارانی بابت اموال مصادره‌شدهٔ خویش غرامت گرفتند.  در داخل بسیار تلاش کردند کسی حرفش را نزند. 

 

تازگی یک دامت ‌افاضاتهٔ وکیل‌الدوله (شاید چون به قول بهار، "کشتی ایران به گرداب بلاست" و آنها که قایق نجات ندارند علیه آنها که تدارک دیده‌اند دست به افشاگری می‌زنند) پیشدستانه اذعان کرده است گرین کارد آمریکا دارد.  این اعتراف هم تاکنون واکنشی در مطبوعات ارزشی برنینگیخته.  چرا؟

 

آنچه اصولیون گروه فشار بازار را بیش از هر حرفی عصبانی می‌کند "ایران برای همهٔ‌ ایرانیان" به معنی هر نفر یک رأی است.  اما "ایران" و "همهٔ ایرانیان" چه تعریف و چه محلی از اِعراب دارد؟

 

فرد دارای تابعیت دوگانه بنا به قانون نمی‌تواند متصدی مناصب دولتی شود و فرد متولد عراق و دارندهٔ تابعیت و گذرنامهٔ عراقی در هیئت حاکمهٔ ایران کم نیست.

 

سال 1977 در اسرائیل فاش شد همسر اسحاق رابین پس از پایان مأموریت او به عنوان سفیر در آمریکا حساب بانکی‌شان را باز نگه داشته است.  رابین از نخست‌وزیری و رهبری حزب کارگر کناره گرفت (نخستین دارندهٔ بومی این مقام بود، از اروپا نمی‌آمد و سرانجام با فتوای خاخامها به اتهام پشت‌پازدن به وعدهٔ الهی و خیال واگذاری تکـّه‌هایی از ارض موعود به قتل رسید).  بعداً روشن شد در آن حساب فقط 2000 دلار بود و در هیچ زمانی بیش از 20000 دلار موجودی نداشت.

 

دامت افاضاتهٔ ما، که معلم اخلاق هم هست اما هیچ‌گاه مأموریت رسمی در خارجه نداشته، حرفی از حساب بانکی احتمالی‌اش در بلاد استیک‌بار نزده است.  درهرحال، رژیم مقدس ایران که می‌گوید سران "رژیم اشغالگر قدس" از جاهای دیگر وارد شده‌اند آیا می‌تواند پیش از به‌دست ‌گرفتن مدیریت جهان مقرر کند متصدیان حکومت اسلامی نباید متولد و تبعهٔ‌ کشوری دیگر و/یا دارندهٔ حسابهای بانکی ِ چاق‌وچلّه در خارجه باشند؟

7 آبان 90

 

يادداشت‌های 87

يادداشت‌های 88

يادداشت‌های 89

يادداشت‌های 90

يادداشتهای 91

 

 

صفحۀ‌‌‌ اول    كتاب   مقاله / گفتگو/ گفتار            فهرست مطالب   سرمقاله‌ها

 

 

دعوت از نظر شما

 

 

 

نقل مطالب اين سايت با ذكر ماخذ يا با لينك آزاد است.

 

X