در ایران ناظران سیاسی از دههٔ
١٩٦٠ بر
تفاوت سیاستهای دو حزب آمریکا و منش مقامهای تراز اول آن کشور بیش از حد
لازم متمرکز میشدهاند و میکوشیدهاند سیر تحولات داخلی ایران را با
تأثیر آن تفاوتهای سیاسی و نیز منش اشخاصی در واشنگتن توضیح دهند.
شاخ و برگ تفاوت سیاست حزبها و اشخاص در
دولت آمریکا را که کنار بزنیم به این خط ممتد میرسیم: حکومت آن کشور پس از
فراز و فرودها، به نیرومندترین سلاح خویش متوسل شد: دلار. حکومت
اسلامی ایران جریانداشتن دلار نفتی به داخل کشور را بدیهی، مسلـَم، قطعی،
جزء لاینفک و حق ابدی فرض کرد و اکنون به بنبست رسیده است.
آمریکا همان اندازه بر پول رایج و بانکها و
نظام بازرگانیاش حق اِعمال مالکیت دارد که حکومت ایران بر موارد مشابه در
حیطهٔ حاکمیت خویش. آمریکا اکنون امتیاز برخورداری از آنها را از
ایران سلب کرده است. در واقعیت تاریخی، جمهوری اسلامی دهها سال پیش
امتیاز برخورداری از اسکناس و بانک و بازرگانی خویش را از آمریکا پس گرفت.
با این همه، کشاندن مناقشه به دیوان لاهه
نشان از این داشت که حتی دکترمهندسترین آدمها در دستگاه حکومت اسلامی
ایران ممکن است ترجیح دهند ملتفت تفاوت حق و امتیاز نباشند زیرا چارهای جز
تجاهل ندارند. در فضای پر تشویش ایران کسی قضیه را نشکافت
و طرح دعوای عجیب و رقتانگیز در لاهه جز مقداری خرج برای استخدام وکلا و
اعزام هیئت و غیره حاصلی برای ایران
نخواهد داشت.
رأی نهایی هنوز اعلام نشده اما حتی اگر به
سود ایران باشد بینهایت بعید است تأثیری عملی در پی داشته باشد.
استناد به پیمان کاپیتولاسیون به همان اندازه بیمعنی است که
دیوان لاهه از آمریکا بخواهد امتیاز استفادهٔ
کشوری دیگر از اسکناس خویش
را حق آن کشور تلقی کند.
وکیل مدافع ایران در آن دادگاه در آخرین دفاعیهاش با
حالی زار و پریشان گفت رفتار آمریکا در برابر نهادن پنجاهوچند گروگان با کل یک ملت منصفانه نیست.
شگفتا که استناد شکایت به قرارداد مودّت
١٩۵۵/١۳۳۴ ایران و آمریکاست. بخش عمده
و اصلی آن پیمان، مصونیت آمریکاییان
دارای قرارداد کار و روادید خدمت و وابسته به ارتش یا صنایع نظامی آن کشور از هرگونه تعقیب
جزایی و حقوقی و سیاسی در ایران بود
(همانند دارندگان گذرنامهٔ دیپلماتیک)، اصلی که به
کاپیتولاسیون شهرت دارد. دولت آمریکا خیلی راحت گفت پیمان را ملغیٰ
میداند.
در واقعیت تاریخی، حکومت ایران آبان
۵٨
با زندانی کردن دیپلماتهای آمریکایی پیمان
مودّت را عملاً لغو کرده
بود.
امتیازی که کشور میزبان به دیپلماتهای یک
کشور میدهد (مثلاً داشتن
فرستندهٔ رادیویی،
سفر به استانها یا دیدار

تظاهرات علیه کاریکاتورهای نشریهٔ چاپ کپنهاگ. تهران،
شهریور
٩١.
بمب بنزینی
نیروهای اسلام
بهجای سفارت دانمارک سفارت نروژ را به آتش کشیده
است. سفارت اروپایی بالاخره
لانهٔ استیک بار است و کفر هم امّت واحده.
اگر نوشتهٔ
فارسی روی پلاک برنجی سمت راست در این عکس خوانا نیست
نشان کشور نروژ در مرکز آن به اندازهٔ کافی گویاست. |
همسران آنها با همسران مقامها) در مورد تمام هیئتهای نمایندگی مقیم عمومیت مییابد. پس میتوان نتیجه گرفت
حزبالله وقتی به
چندین سفارت یورش میبرد این حق را برای خود قائل است که به تمام هیئتهای سیاسی مقیم ایران
یورش ببرد.
ماجراهای غارت و تخریب سفارتخانههای
بریتانیا و عربستان و کنسولگری کشور اخیر در مشهد تازهتر از آن است که
نیازی به یادآوری داشته باشد. به برخی موارد دیگر در خبرهای روز توجه
چندانی نشد اما در کارنامهٔ جمهوری اسلامی ایران ثبت است. هنگامی که
شکلکهای نشریهای دانمارکی سروصدا به پا کرد، در تهران سفارت نروژ را از
کوکتل مولوتف بینصیب نگذاشتند
ـــــ اصل تعمیم مناسبات.
|